TAMBORD
۶:۱۶

در تاریکی محض، جایی‌که حتی نور هم جرأت نمی‌کند بماند، ناگهان انفجار یک رنگ رخ می‌دهد: سرخی لطیف یک توت‌فرنگی. این میوه‌ی کوچک، آغشته به قطراتی از آب، در دل سکوت، فریاد طراوت می‌زند. گویی تازه از دل طبیعت برخاسته تا بگوید زیبایی، گاهی فقط یک لحظه‌ است؛ لحظه‌ای که نور، آب و زندگی با هم یکی می‌شوند. هر قطره‌اش وعده‌ی شیرینی‌ست، و هر چینِ پوستش قصه‌ای از آفتاب و باران. این فقط یک توت‌فرنگی نیست؛ یک تجلی‌ست از زنده بودن.

نظر کاربران